سی و یک
سالگیشبیه به کشف یک حقیقتِ شیرین استعبور از یک ماجرای نسبتا کهنه!لمسِ ساحل آفتاب خورده ای بعد از یک آبتنیآتش بسی بعد از جنگ نهانی سوم! (دهه سوم زندگی)قلقلکی با انگشت های ظریف یک کودک...نمای مه زدهی جنگلی انبوه از پشتِ صندلیِ چوبیِ تراسِ طبقهی سی امو یک غرورِ آواره و درهم شکسته!سی و یک سالگیشبیه به یک در آغوش کشیدنِ دوستانه،بعد از سالهای بی خبریست.نزدیک و صمیمی!درکِ یکبارهی معنیِ شاه بیتِ یک غزل استنوریست که از روزنهی کوچکی میتابد و اما جهانی را روشن میکند.احساسِ گرم شدنِ تدریجی انگشتانی سرمازده بعد از یک پیاده روی زمستانیو شعف حضور یک شعله در شب نشینی شمعسی و یک سالگینقطه عطفیست در قعر نمودار سینوسیِ آرزوهایافتن محدودهی مجهول در نامعادلهی جوانیطرح منحنی یک لبخند، بعد از عذرخواهی دو جانبهپیدا کردنِ یک قافیهی دشوار در ذهنِ آشفتهی شاعرپایان ظلمِ یک فرمانروای مستبد در کتاب تاریخو پاسخ صحیح به سوال نیم نمرهای معلمِ حساب!
+
تاریخ : ۱۴۰۲/۰۵/۲۸ به قلم : رضـــا
| دست نوشته های جسته گریخته من...
ما را در سایت دست نوشته های جسته گریخته من دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mfranklya بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 13:40